سرویس خبر شماره: 1981308
30 نوامبر 1402 در 01:14
8.6 هزار |
دهنقطه نظر
افشاریان پر از کنایه بود
حضور خداداد افشاریان در برنامه تاپ فوتبال به مناظره عجیب و کنایه آمیزی بین رئیس کمیته داوران و محمدحسین میشاقی تبدیل شد.
به گزارش “مجله اخبار فوتبال”، سرانجام پس از چند هفته خداداد افشاریان، رئیس کمیته داوران با حضور در استودیوی برتر فوتبال و پاسخ به سوالات محمدحسین میشاقی، پذیرفت که مجری این برنامه باشد.
افشاریان که از اظهارات دو هفته پیش میشاقی در برنامه مبنی بر استفاده از اعضای خانواده اش برای ساماندهی قضاوت لیگ برتر بسیار ناراحت شده بود، در ابتدای پخش با تمام تصویر تابناکش روی آنتن رفت. میشاقی قبل از اینکه سوالی بپرسد، اعلام کرد که می خواهد درباره حضور اعضای خانواده اش که داور هستند صحبت کند و به همین دلیل رئیس کمیته داوران بود که بحث جنجالی را به راه انداخت.
این مناظره با تبادل پرسش و پاسخ جالب میثاقی و افشاریان بیش از 30 دقیقه به طول انجامید و به موضوعات مهمی پرداخته شد.
شرح کامل این مناظره جنجالی که حول محور اعضای خانواده خداداد افشاریان می چرخد و نکات مهمی را در بر می گیرد را در زیر می خوانید:
افشاریان: به نام خدا؛ بسیار خوشحالم و خوشحالم که در جمع سبز و صمیمی برنامه شما هستم. به مناسبت روز پرستار و میلاد حضرت زینب (س) به تمامی پرستارانی که در دوران کرونا به کشور خدمت کردند بابت رفتار حرفه ای شان با تأخیر تبریک می گویم. امیدوارم فردا روز خوبی برای تیم های ملی بزرگسالان و نوجوانان باشد و بالاخره همه بتوانیم از زندگی مشترک با فوتبال لذت ببریم.
تعهد: مبارک باد به نظر شما از کجا شروع کنیم؟
افشاریان: من شروع کنم یا تو؟
تعهد: اگر موافق باشید شروع می کنم.
افشاریان: اجازه دهید از دو هفته گذشته شروع کنم که در مورد خانواده من تصمیم گرفتید؟ بیایید این موضوع را تمام کنیم تا اگر اختلافی پیش آمد، از بین برود.
تعهد: خواهش میکنم.
افشاریان: اول از همه، من خیلی دوست دارم امشب با شما صحبت کنم. خودت من را می شناسی، من چیزی پشت سر ندارم و روبه رو هستم. شاید اگر کسی به من علاقه دارد به این دلیل است که من اجتماعی هستم و اینطور صحبت می کنم. میدونی بعد از این نقشه شما چقدر به خانواده من فشار وارد شد؟ آیا حتی به کار خود فکر کرده اید؟ آیا عکس ها و فیلم های خود را جستجو کرده اید؟
تعهد: چه عکسی
افشاریان: همون عکسی که گذاشتی آقای حکیم، آقا پدر، همسر، برادر، همسر، برادر، پسر، دختر و… فکرش را کرده ای؟
تعهد: کدوم مشکل داشت؟ گفتن.
افشاریان: نه اصلا بهش فکر کردی؟ من از شما می پرسم.
تعهد: الان ازت بپرسم؟
افشاریان: نه من ازت پرسیدم تو جوابمو بده!
تعهد: آره خب قبلش یه کاری میکنیم…
افشاریان: نه فکر کردی؟
تعهد: آره!
افشاریان: چطور فکر کردی؟ بگذار حرف بزنم و بعد تو هر چه می خواهی بگو.
تعهد: اینجا هستی
افشاریان: اومدم اینجا، وقت نیست، لیگ برتر نیست. ما هم هستیم یک ساعت دو ساعت هر وقت خواستی من هستم. تا زمانی که مرا بیرون نکنی نمی روم. من با افتخار اینجا هستم. آن هفته درباره آقای روح الله شریفی، داماد بنده صحبت کردید، درست است؟
تعهد: آره.
افشاریان: درسته یا نه؟
تعهد: آره.
افشاریان: عکس افشاریان وسط بود. شما 4 دزد را گرفته بودید و دور این عکس مرتب شده بودید. شما آماده حمله به این 4 عکس بودید. یکی از آنها آقای روح الله شریفی بود. آقای روح الله شریفی امسال آخرین سال قضاوت ایشان است. شاید با توجه به سن او نیم فصل نباشد، بیشتر شبیه به پایان فصل. وقتی داماد من شد قاضی بود.
در این هنگام خداداد افشاریان با نشان دادن سندی مبنی بر «کدام دوربین مرا می بیند» گفت: این ابلاغیه آقای شریفی است، این یکی از ابلاغیه های ایشان است که در سال 1395 با امضای فریدون اصفهانیان دریافت کرده است، یعنی دقیقاً 6. سالها پیش یکی از اعلامیه های ایشان به این صورت بود، حالا که دو سال است در کمیته داوران حضور دارم به من بگویید رانتی که با آقای شریفی گرفتم چقدر است؟اینکه پدر ایشان رئیس داوران هستند اشکال دارد. کمیته؟چی شده؟پس 10 سال قاضی بوده و این یکی از اعلامیه هایش بود که من آوردم تا مردم ببینند من در حق آقای شریفی هیچ اشتباهی نکردم، ایشان در فصل اول امتحان را قبول نکردند.
افشاریان خطاب به میثاقی: لطفا به گوشیت نگاه نکن، من خیلی دوست دارم امشب با خودم حرف بزنم. فعلاً آن را کنار بگذارید، وقت گوشی است. من رفتم و به هیچ پیامی جواب نمیدم. به پیامک و اینا توجه نکنید…
تعهد: دوستان شما در حال ارسال پیام هستند…
افشاریان: خیلیها پیامک میفرستند، برای من هم میفرستند. دوست دارم راحت صحبت کنیم، دوست دارم امشب صادقانه با هم صحبت کنیم. اگر اشتباه کنم می گویم تسلیم و درود خدا بر او باد. همیشه می گویم … روح الله شریفی امسال تراکتور و شمس آذر بازی کرد. امتیازش کمتر از 7.4 بود…
تعهد: قضاوتش نکردی…
افشاریان: نمیدم چرا بدم؟ طبق قانون او باید 5 هفته استراحت کند. بنابراین من نمی توانم از این شخص شکایت کنم یا کسی بیاید و مرا در این موضوع محکوم کند. این از آقای شریفی است. او امسال بازنشسته خواهد شد. شاید قبل از رفتنش من خودم امسال بدون پدرش رفتم قضاوت کنم.
تعهد: ادامه بده؟
افشاریان: مقاله دوم; در مورد آقای حمیدرضا افشون صحبت کردید. یک سوال از جناب آقای میثاقی دارم، خواهش می کنم جوابم را بدهید. برادر برادرت کیست؟ از یک آدم معمولی در خیابان بپرسید زن برادرتان کیست؟ میگه چطوری؟
تعهد: آقای افشون چه نسبتی با شما دارد؟
افشاریان: بذار سوالمو بپرسم ازت پرسیدم برادر و خواهرت کی هستن؟ در خیابان بپرس، می خندد. میگه حالش خوبه رابطه افشون با من چیه؟ این اطلاعیه را برای شما آورده ام تا به شما ارائه دهم.
(در این زمان رئیس کمیته داوران اطلاعیه قدیمی که به حمیدرضا افشون داده شده بود را جلوی دوربین نشان داد).
افشاریان: فولاد مبارکه سپاهان و نفت آبادان، آقایان رضا کرمانشاهی، مهدی علی قدر و حمیدرضا افشون. 1395. زمانی که حتی رئیس شورای فوتبال استان هم نبودم. در 8 سال، این مرد جای قضاوت دارد. اجاره با من چقدر است؟ چون او از اقوام من است؟
تعهد: ارتباط چیست؟
افشاریان: برادر من است. مشکل چیست خانواده ما، قبیله ما و قبیله ما در لره همه به یکدیگر متصل هستند.
تعهد: آقا، چه نسبتی با شما دارند؟ آیا این سوال سختی است؟
افشاریان: حالا زن برادرم این جمله چه فایده ای دارد؟ به نابودی؟ چه اشکالی دارد اجاره را به من بگو او برادر من است، اجاره اش چقدر است؟ م برادر من است.
تعهد: آخه داداش عموی توست. درسته؟
افشاریان: بله، شما خیلی تلاش می کنید که بگویید قومی نیست. آره داداش من دایی منه؟ مشکل من چیست؟ او هنوز 8 سال فرصت دارد تا قضاوت کند. من می توانم یک ماه یا دو ماه یا فردا یا 6 ماه بیرون باشم، آیا باید به خاطر این رفتارها تنبیه شوم؟ نه آقای میشاقی. خیلی دوستت دارم اما آنقدر وقاحت حمله کردی که به خواست خدا توجه نکردی…
تعهد: آقا…
افشاریان: به خدا من و تو هستیم. خدا بین ماست گفتم این دو نفر. مردم بهترین قاضی هستند.
تعهد: صد در صد.
افشاریان: در مورد این دو نفر نمی گویم چون بد است نمی بخشم، اما منتظر بودم که شخص روی تریبون صادقانه صحبت کند.
تعهد: همینطور بود
افشاریان: موضوع سوم، در مورد پسر من صحبت کردید. همه منتقدان من آقای میثقی عزیز، همه دشمنان من و همه کسانی که با من خوب نیستند معتقدند که یکی از بهترین داوران آینده کیست؟ آیا پسر من حتی دشمن من است… به طور تصادفی به شما می گویم. با چند ناظر تماس بگیرید و بپرسید. من نمی توانم امتیاز امسال را بدهم چون محرمانه است، اما می گویم سال گذشته. او در سال گذشته یکی از سه تیم برتر لیگ 1 بود و میانگین رتبه ناظران 8.36 بود. آقای میثاقی عزیز هنوز مشکلی هست…
تعهد:جان…
افشاریان (در حین یافتن مقاله و خواندن آن): اجازه میدی بخونم
تعهد: خواهش میکنم.
افشاریان: در تاریخ 21 آذر 1397 آقای هدایت الله ممبینی رئیس کمیسیون داوران کشور بود که در جریان لیگ سه لیگ قرار گرفت. چه سالی؟ 4.5 سال پیش جرمش این است که پسر من است؟ حالا که رسیدم، او قبلاً آنجا بود. آقای میثاقی به نظر شما شاید چهار داور در حال تمرین و لابی هستند که خدای نکرده اتفاقی نیفتد. چون او درگیر است ناگفته نماند که محکوم به فناست، اما شک نکنید… اگر این پسر را به لبه میدان ببرم، همه چیز خوب می شود، اما در داخل زمین چطور؟ دو بازی، سه بازی اگر بد باشد، همین. آبروی او و من به حراج گذاشته می شود. در این موضوع بحثی نیست اما چون من… آقای میشاقی نمی دانم پدر شما چه کار کرده است؟ بدون شک فرزندانش هم همین کار را خواهند کرد…
تعهد: معلم بود.
افشاریان: آفرین، من خودم معلم ورزش بودم. دخترم معلم ورزش و پزشک است. من قاضی بودم و فرزندانم قاضی هستند. شرکت های نفتی، پسرانشان شرکت نفت می شوند. سیاستمداران سیاستمدار می شوند. دنبال پدر می روند… بی اختیار در این فضا رشد می کنند. گناه نیست و حق انتخاب دارد.
تعهد: من یک سوال دارم…
افشاریان: جواب همه را می دهم. دلیلی وجود ندارد که بخواهید این رفتار را محکوم کنید. از آقای هاشمی و فروغی تشکر می کنم، نگذارید زجر بکشند. شما برای این برنامه خیلی سخت کار می کنید. من الان بیرون با آقای هاشمی صحبت می کردم، دیدم حداقل 60 پیام باز نشده برای این برنامه دارد. آنها هم منتظر او هستند و می گویند طرف می گیرد، اما من حرفی برای گفتن دارم. این سفره نه به تو وفادار بوده، نه به من وفادار است و نه به تو. چیزی که من و شما را در آرامش نگه می دارد و به ما اجازه می دهد تا به طور کامل زندگی کنیم، رفتار آرام و آگاهی خودمان است. اعتراف کنید، نمی توانم اشتباه کنم. دردناک است. یک سوال خیلی اذیتم کرد آقای میثقی. نمیدونم داری به حرفام گوش میدی یا نه…
تعهد: آره منتظرم تا پایان مونولوگت رو ببینم…
افشاریان: به هر حال از من خواستی صحبت کنم.
برای پایان دادن به …