کد اطلاعات: 2082590
17 نوامبر 1403 در 7:14 ق.ظ.
357
1دیدگاه
یک دهه است که شاخصی برای انتخاب مدیر وجود ندارد
آشتیانی می گوید نه تنها در استقلال، بلکه در هر سازمانی اگر انتخاب ها درست نباشد، این پایه پیچ خورده به ثریا برمی گردد و این یک واقعیت است.
به گزارش “مجله اخبار فوتبال”، پس از انتخاب مجتبی جباری به عنوان مدیر ورزشی استقلال و تایید این موضوع از سوی سران باشگاه، اکنون صحبت از تغییرات گسترده تری در مدیریت این باشگاه است.
چندی پیش در گزارشی اختصاصی از تغییر قریب الوقوع مدیرعامل باشگاه نوشتیم و احتمالاً به زودی شاهد تغییر اعضای هیئت مدیره و در نهایت مدیرعامل استقلال خواهیم بود، اتفاقی که به نظر نمی رسد اکثریت هواداران آبی به آن دچار شوند. مشکل باشد
اما این تغییرات چگونه می تواند به نفع استقلال باشد؟ چرا اکثر اوقات دو باشگاه پرطرفدار کشورمان باید دچار تغییراتی در بدنه مدیریتی تیم محبوب خود شوند؟ اعتماد برای دریافت پاسخ این سوالات گفت وگویی را با امیررضا واعظ آشتیانی، مدیرعامل سابق استقلال ترتیب داده است که نتایج آن را در ادامه می خوانید.
* صحبت از تغییر و تحول در بدنه مدیریتی باشگاه استقلال است. نظر شما در این مورد چیست؟
اولاً متأسفانه بیش از یک دهه است که شاخص انتخاب مدیر وجود ندارد و به دلیل اینکه شاخص انتخاب مدیر وجود ندارد و با توجه به شرایط موجود، هنوز سرنخی نمی بینیم! حال امیدواریم برای یک بار هم که شده مدیری بر اساس یک اشاره یا منطق یا به عبارتی مطالبات مردم در عرصه های مختلف از جمله ورزش و فوتبال انتخاب شود و مدیر بر اساس شایسته سالاری انتخاب شود و از محاکمه جلوگیری کند. و خطا . از انتخاب افرادی که کمترین دانش را در زمینه های مدیریتی دارند خودداری کنید. این تنها چیزی است که می توانم بگویم!
* چه تغییری در مدیریت این باشگاه لازم است تا هر اتفاقی به مدیریت مرتبط نباشد؟
این مشکل به دلیل رعایت نشدن شاخص ها به آن ها برمی گردد. انتخاب مدیر را نمی توان با آزمون و خطا انجام داد. این امر نه تنها در ورزش بلکه در سایر زمینه ها نیز صادق است. به عبارت دیگر، شاخص ها بر اساس شایسته سالاری نیست، بلکه بر اساس علاقه یک مدیر ارشد برای افراد مختلف است. این می تواند ملاک باشد! حالا این سود یک منفعت تجاری است یا یک منفعت سیاسی یا یک رانت! در هر صورت، یکی از این موارد زمانی اتفاق میافتد که انتخابها به نتیجه نمیرسند یا به چیزهای خوب منتهی نمیشوند.
* به همین ترتیب، به پایین ترین رتبه زنجیر می شود؟
مهم نیست؛ از بالا به پایین پوشش می دهد. هنگامی که اولین انتخاب درست نیست، همین امر در مورد پایین نیز صادق خواهد بود. یعنی افرادی که تجربه ندارند و شاید می خواهند کار پوپولیستی انجام دهند می آیند. آنها همچنین میخواهند افرادی را که یک لحظه کار مدیریتی و اجرایی انجام ندادهاند یا چالشهایی را تجربه نکردهاند، درگیر و توانمند کنند. البته برخی ادعا می کنند که تجربه دارند، اما تجربه فایده ای ندارد. همین هم هست! این بدان معناست که تجربیات آنها به روز نیست. خوب ما این دسته از مردم را داریم، یعنی هم این طرف بام داریم و هم آن طرف پشت بام!
* دولت با این انتخاب ها بیشتر می خواهد نقش نظارتی داشته باشد یا اهداف دیگری دارد؟
هر مدلی که بتوانید تصور کنید وجود دارد. از سلب مسئولیت تا توصیه و سفارش افراد ناکارآمد و فاقد صلاحیت. همه الگوها در این موضوعات وجود دارد. این امری اجتناب ناپذیر است و فقط در باشگاه استقلال نیست، بلکه امیدواریم اگر باشگاه استقلال بخواهد تغییراتی ایجاد کند که اتفاقات خوب و تحولی را در این باشگاه به دنبال داشته باشد و جای خوبی پیدا کند، اینها انتخاب های درست و منطقی و بر اساس کارشناسی باشد. سوالات از دور باطل بودن دست بردارید! امیدوارم خواسته مردم به اندازه کافی برآورده شود و این انتخاب افراد شایسته باشد تا بتوانند اثربخشی خود را نشان دهند.
* چه مسائل مدیریتی در گذشته به وجود آمده که امروز گریبان این مجموعه را گرفته است؟
ریشه همه این اتفاقات ناتوانی در انتخاب افراد موثر است. همه اتفاقات یکسان است، یعنی نه تنها در استقلال، بلکه در هر سازمانی اگر انتخاب ها درست نباشد، این پایه پیچ خورده به ته می رود و این یک واقعیت است. اما اگر مبنا بر اساس شایسته سالاری باشد و شاخص ها بر اساس دید منطقی و منصفانه باشد، حتما افراد منتخب به دنبال افراد موثر خواهند بود نه افراد ضعیف تر از آنها. فکر نکنید در حال حاضر شرایط پرسپولیس به هم ریخته است. آنها هم شرایط خاص خود را دارند. یعنی اگر می خواهند دو باشگاه قدرتمند به معنای واقعی داشته باشند، تاثیرگذار باشند و حرفی برای گفتن داشته باشند، ابتدا باید مشکل مدیریت را حل کنند. یک روز گفتند این دو باشگاه مشکل مالی دارند، اما الان دیگر مشکل مالی ندارند، اما باز هم شاهد مشکلات هستیم و این نشان می دهد که این دو تیم باشگاهی نیستند، ساختاری ندارند و ندارند مشکلات مالی دارند نیروی انسانی برای تکان دادن این دو باشگاه در این مسیر را داشته باشد. اینکه یک باشگاه آرام است به معنای پیشرفت نیست، البته خوب است که آرام باشد و کمترین حاشیه را داشته باشد اما چه شد؟ آیا موفقیت فقط در بالای جدول و قهرمان شدن است؟ اصلا به این میگن موفقیت؟ برای این موفقیت ها چقدر هزینه کرد و چقدر درآمد داشت؟ تأثیر فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی آن چقدر بود؟ چقدر انجام دادند؟ اروپا را نمی گویم اما آیا ما باشگاه ها را با استانداردهای کشورهای اطرافمان مدیریت می کنیم یا خیر؟ مشکل این است.
* با کسانی که معتقدند استقلال همچنان باید زیر نظر وزارت ورزش و جوانان اداره شود موافق هستید؟
خیر؛ مثلاً دست وزارت ورزش بود، چه کردند که بخواهند برگردند؟ ببینید من خودم در میزگردهای سه سال اخیر یکی از موافقانی بودم که گفتم برای رهایی از مشکل کنفدراسیون فوتبال آسیا که دو باشگاه نمی توانند زیرمجموعه دولت باشند یا مجمع یکسانی داشته باشند، به این دو باشگاه پیشنهاد دادم. باشگاه ها به طور موقت به دو حیاط خلوت دولت واگذار شود و یک برنامه سه تا پنج ساله از آنها بخواهد که این باشگاه ها را به دو باشگاه موثر تبدیل کنند. در عرض سه تا پنج سال. سپس، به لطف این کارایی، از طریق بازار سهام، می توانند به صورت عمده یا خرده فروشی خرید و فروش کنند. فکر نمی کردم در اختیار خصولتی یا دولت بماند. نه! فکر می کردم باید ابتدا مشکل کنفدراسیون فوتبال آسیا را حل کنند که این کار را کردند و من هم در مصاحبه های مختلف از آنها حمایت کردم اما بدون برنامه نبود. آیا واقعا سازمان خصوصی سازی از این دو نهادی که فروخت برنامه سه یا پنج ساله نخواست؟ اگر نخواهند، اشکالی ندارد، حتی اگر بخواهند، باید طبق همان برنامه پیش بروند و در عرض سه تا پنج سال، شرایط مهیا شود و این دو باشگاه ارزش افزوده ایجاد کنند و سپس آنها سهام بازار سهام بهبود می یابد و خریدار که می آید پول بیشتری به دولت می دهد. در اینجا دولت یا بخش خصوصی سود می برد.
* آخرین سوال حضور افرادی مانند مجتبی جباری در هیئت مدیره باشگاه ها را چگونه ارزیابی می کنید؟
در نهایت فوتبالیست خوب بودن دلیلی برای مدیر خوب بودن نیست. من همیشه این مثال را می زدم که بکن باوئر امپراتور فوتبال جهان بود، نه تنها در آلمان، بلکه او مدیرعامل افتخاری بایرن مونیخ بود. از طرفی او اولی هوینس هم بود که فوتبالیست خوبی به حساب می آمد و بعدها. مدیر خوبی شد این درست نیست که بگوییم فردی فوتبالیست، بسکتبال یا والیبالیست خوبی بوده است، بنابراین مدیر خوبی خواهد شد. اما اگر چنین است، این یک استثناست و هیچ اشکالی در آن وجود ندارد.