روایت جنجالی یک دختر خمسی از ملاقات پایک!

نادیا خمس، دختر پاکو خمس، در حساب کاربری خود در یکی از شبکه های اجتماعی، درباره آشنایی با جرارد پیکه اظهارنظرهای جالبی کرده است.

روایت جنجالی یک دختر خمسی از ملاقات پایک!

برای من، او کسی نبود که بخواهم به او احترام بگذارم زیرا با دیگران رفتار خوبی نداشت و من این را می گویم. این بخشی از اکانت جنجالی خمس، اینفلوئنسر و دختر سرمربی تراکتورسازی اسپانیا، در گفتگوی زنده یک طرفه با دنبال کنندگانش در شبکه های اجتماعی درباره ملاقات با جرارد پیکه است.

این اتفاق در شرایطی رخ داد که حضور داماد پاکو خمس در یک برنامه معروف یوتیوب با جرارد پیکه و صحبت های ستاره سابق بارسلونا با او درباره پاکو خامس مورد توجه رسانه ها قرار گرفته بود.



مجله اخبار فوتبال خارجی

او در ادامه این لایو دلایل زاویه پیدایش با پیکه را اینگونه بیان می کند: «علاوه بر این، او با سرعت 100 کیلومتر در ساعت وارد یک پارکینگ شد و پس از آن مرد مسئول پارکینگ چه کرد، باید گفت. او، گوش کن، نمی‌توانی همین‌طور وارد پارکینگ شوی. حالا برو برای خودت دوست پیدا کن به پیکه گفتم لطفا مرا از اینجا بیرون کن. فکر کردم: “من اینجا چه کار می کنم؟” ? باورم نمی شد. شرم آور است. او مرا شرمنده کرد. او کسی نیست که به او اعتماد کنم.”


سرویس خبر شماره: 1942677
18 ژوئن 1402 ساعت 12:12 |
5.3K امتیاز خبر|

0نقطه نظر

او مرا شرمنده کرد

“یک بار با او در ماشین بودم و به نظر می رسید که او خوش می گذرد و از تمام چراغ های راهنمایی رد می شد! چرا؟ خب، من هم نمی دانم چرا. چون فکر می کرد این کار خوبی است. “این بخشی دیگر از آنچه نادیا با عصبانیت گفت است.

1884555

به گزارش “مجله اخبار فوتبال”، جرارد پیکه از زمان اعلام جدایی خود از شکیرا و رسمیت بخشیدن به رابطه خود با کلارا چیا در کانون رسانه ها قرار گرفت و نمی توان انکار کرد که معاملات خصوصی این بازیکن کنجکاوی های خاصی را به همراه دارد. به ویژه در رسانه های اسپانیایی همراه شد. در حال حاضر، پیکه در کانون توجه قرار دارد که فراتر از دستاوردهای ورزشی او است و مانند همه چیز، طرفداران و مخالفان خود را دارد. در همین زمینه نادیا خمس دختر پاکو خمس سرمربی فعلی تراکتورسازی در یک لایو از دیدار خود با ستاره سابق بارسلونا و تیم ملی اسپانیا صحبت کرد.

قبل از اینکه از فالوورهایش برای شنیدن داستانش تشکر کند، اضافه می کند: “فکر می کنم اولین و آخرین باری بود که این شخص را دیدم. این چیزی بود که واقعاً می خواستم در مورد آن صحبت کنم.”