تشک راه برای انجام آن

صبح همگی بخیر.

نیمه نهایی لیگ قهرمانان دیشب برای بازیکن بی طرفی مثل من سرگرم کننده بود، حتی اگر ترجیح زیادی برای بوروسیا دورتموند نسبت به پاری سن ژرمن داشته باشم. 1-0 جلوتر از بازی رفت، ژرمن ها برتری خود را در نیمه دوم با ضربه سر متس هوملز دوبرابر کردند و با وجود اینکه PSG سینک آشپزخانه را به سمت آن پرتاب کرد، نتوانست راهی پیدا کند.

هوملز دفاع فوق العاده ای انجام داد تا کیلیان امباپه را در حالی که در صف قرار می گرفت تا از فاصله نزدیک شوت کند، رد کرد، اما بر اساس مسیری که در ادامه بازی پیش رفت، حتی اگر تماس برقرار می کرد، باید به تیرک دروازه برخورد می کرد. . خیلی نزدیک، در عین حال، خیلی خوشمزه، دور پاری سن ژرمن، که ادامه ناکامی اش در این سطح چیزی است که باید دل همه طرفداران فوتبال را گرم کند.

باید بگویم، من این واقعیت را دوست دارم که علیرغم اینکه بازی در طول سال ها پیشرفت کرده است، جایی که سرعت خام اغلب برای جبران برخی از ناکارآمدی های فنی مهاجمان مدرن کافی در نظر گرفته می شود، یک مدافع مرکزی 35 ساله می تواند مرد باشد. از مسابقه گاهی اوقات شما باید در این زمینه بگردید و شانس خود را به دست آورید. xG 3.25 تا 0.77 به نفع پاری سن ژرمن بخشی از این داستان را بیان می کند، اما این نیز چیزی است که در مورد فوتبال عالی است. شکی نیست که دورتموند با قلب واقعی دفاع کرد، اما همچنین این که حریف نتوانست از موقعیت های خوب بهترین استفاده را بکند. من فکر می کنم نتیجه در دو بازی بیش از حد منصفانه بود.

من حدس می‌زنم امباپه برای قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا باید به رئال مادرید برود. بدیهی است که جنبه مالی انتقال او به پاری سن ژرمن برای او بسیار مطلوب بوده است، اما او امسال 26 ساله می شود، و من نمی دانم که آیا او از دستاوردهایی که اگر زودتر به آنجا می رفت پشیمان شود. من از این قطعه درباره او از بارنی رونای در گاردین لذت بردم:

آخرین باری که امباپه یک بازی را در لیگ 1 آغاز کرد پنج هفته پیش بود. این یک خداحافظی طولانی نبود، بلکه صحنه‌های طولانی از تعطیلات کیلیان امباپه بود. فوتبال یک بازی طولانی است. این در مورد یک عملکرد پایدار است که لحظات را از خود بیرون می کشد. آیا قرار است از این استعداد او استفاده شود؟

همچنین، به عنوان یک هوادار آرسنال غیرممکن است که با آنچه دورتموند انجام داده است ارتباط برقرار نکنم. آنها در مرحله گروهی به همراه آث میلان و نیوکاسل مقابل پی اس جی قرار گرفتند. گروهی به اصطلاح “گروه مرگ” که در نهایت تیم ادی هاو جسدی بودند که از آن حمایت کردند. آنها در خارج از خانه مقابل پاریسی ها شکست خوردند و در آلمان به تساوی یک بر یک دست یافتند. PSV یک بازی نسبتا دوستانه در مرحله یک هشتم نهایی بود، اما اتلتیکو مادرید در یک چهارم نهایی هر چیزی جز این بود.

برد 4-2 آنها در خانه باعث شد آنها پس از شکست 2-1 در مادرید به پیروزی برسند و دو گل 1-0 مقابل PSG دوباره در نیمه نهایی راهی بسیار چشمگیر برای رسیدن به فینال است. برای من، پاری سن ژرمن در همان حوزه منچستر سیتی وجود دارد. باشگاهی که موفقیتش تماماً بر اساس نوعی سرمایه گذاری است که واقعیت مالی فوتبال را آنطور که ما می شناسیم منحرف کرده است. وقتی آنها 200 میلیون پوند برای نیمار خرج کردند، این صرفاً یک باشگاه برای یک فوتبالیست که زمانش در نهایت شکست بزرگی برای آنها و او بود، بیش از حد پرداخت نمی کرد، بلکه معامله ای بود که پیامدهایی برای کل بازار داشت.

این یک قیمت معیار برای یک بازیکن تعیین کرد که اگرچه در آن زمان به وضوح مضحک بود، اما تأثیر مادی بر قیمت ها در سراسر اروپا داشت. هم از نظر حق الزحمه و هم از نظر حقوق، سطح را بالا برد و همه اش مصنوعی بود. آیا معاملات حمایت مالی انجام شده با شرکت ها و نهادهای مرتبط با مالکیت که به تأمین مالی این انتقال کمک می کرد درآمدی متناسب با ارزش بازار در آن زمان داشته باشد؟ اگرچه دقیقاً یکسان نیست، اما این سؤالی است که شما را به 115 اتهام وارد شده به من سیتی در سال گذشته در لیگ برتر در ذهن می‌اندازد. مقامات مالیاتی در فرانسه از نزدیک به قرارداد نیمار نگاه کرده اند، اما آسیب در همان لحظه ای که این معامله انجام شد وارد شد.

تفاوت بین سیتی و پاری سن ژرمن در این است که اولی افراد بسیار بسیار باهوشی را هدایت می کند، به خصوص در جنبه فوتبالی، و آنها از احترامی برخوردار هستند که دومی ندارند. آن‌ها توانسته‌اند بسیاری از کارهایی که انجام داده‌اند و نحوه انجام آن‌ها را منحرف کنند، تا جایی که فقط بی‌تفاوتی گسترده‌ای در مورد موفقیت‌شان وجود دارد – حتی اگر سال‌ها بحث‌های قانونی در زیر سطح وجود داشته باشد.

وقتی می بینید که هواداران لیورپول در مورد اینکه ترجیح می دهند سیتی قهرمان لیگ شود تا آرسنال، جلوه آن را می بینید. باشگاهی که در طول این سال‌ها دردهای زیادی را به آنها تحمیل کرده است، به باشگاهی مشابه با باشگاه خود ترجیح داده می‌شود، زیرا می‌توانند آن را به عنوان هیچ بنویسند. یا شاید هم به این دلیل است که در ناامیدی برای یک رقابت رقابتی واقعی، چیزی که در قلب چیزی است که بازی فوتبال را عالی می‌کند، آرسنال با این شرایط مطابقت دارد و سیتی فقط آن چیزی است که واقعاً مهم نیست. برای ثبت، من همیشه گفته‌ام که از این واقعیت که لیورپول توانست با سیتی رقابت کند و به سختی به آن فشار بیاورد دل می‌بندد، زیرا نشان داد که تلاش برای قهرمانی در لیگ برتر 100% بی‌معنی نیست.

بنابراین، به عقب برگردیم – دیدن باشگاهی مانند دورتموند در برابر باشگاهی مانند PSG بسیار عالی است. ضعیف‌ها از منظر مالی، ضعیف‌ها روی کاغذ، ضعیف‌ها در زمین، اما آنها فقط توپ‌های سگ بزرگ را می‌جویدند و این سرگرم‌کننده، سرگرم‌کننده، سرگرم‌کننده بود. بیشتر از آن لطفا، نزدیکتر به خانه، و به زودی. نیمه دیگر امشب با نتیجه 2-2 بین بایرن و رئال مادرید برگزار می شود و من دوست دارم فینال آلمان/اسپانیایی را ببینم. بذار ببینیم چه اتفاقی میافتد.

تا فردا.

https://arseblog.com/2024/05/mats-the-way-to-do-it/ منبع: