سخنان تند علی دبیر علیه پیمان یوسفی زنده


سرویس خبر شماره: 2013239
21 آوریل 1403 در 00:32
27.2 هزار امتیاز خبر|

42نقطه نظر

عصبانیت شدید رئیس فدراسیون کشتی در پی محکومیت

شوخی پیمان یوسفی با علیرضا دبیر به تنش عجیبی تبدیل شد.

سخنان تند علی دبیر علیه پیمان یوسفی زنده

به گزارش “مجله اخبار فوتبال”، گفتگوی دوستانه علیرضا دبیر و پیمان یوسفی در یک برنامه تلویزیونی جنجال به پا کرد و فیلم های آن به قول دبیر در فضای مجازی دست به دست شد!

رئیس فدراسیون کشتی در حال پاسخگویی به سوالات مجری برنامه بود که یوسفی ترجیح داد با ویدئوی ویروسی دعای منشی در دیدار با وزیر ورزش و جوانان شوخی کند.

پس از این شوخی گفتگوی این دو به جنجال عجیبی تبدیل شد که در ساعات اخیر بازتاب پیدا کرده است. مشروح گفتگوی این دو را در زیر می خوانید:

یوسف: خدای من حالا خودت گفتی یعنی تو اون جلسات هیئت گاهی قهر میکردی و وسط جلسه این نمازهای مستحبی رو میخوندی که بگی آقا من کاری به شما ندارم . .

منشی: می خواهی چیزی بگویی. ببینید با شما چه می کنند.

2008801

یوسف: مردم فکر نمیکردم، توضیح بدم، (بحث) رو بردید جای دیگه! تقصیر من نیست علی آقا. خودت بگو!

معلم می خندد: میگن پسره تنش داره!!! تو هم الان…

یوسف: دستت درد نکنه گفت حالا من چیزی نگفتم.

منشی: ما به شما احترام می گذاریم آقای یوسفی.

یوسف: اشکالی ندارد، او یک زحمتکش است. او به گردن کشتی حق دارد هر چه سر من بگوید.

منشی: باید پاسخگوی میکروفون در دستتان باشید. فکر نکن به کسی مشت میزنی…

یوسف: نه به خدا نه بخاطر اون گفتم تو همه اون کارها رو کردی.

منشی: در کل آقای یوسفی چون قبلا صحبت کردیم.

2008800

در میانه این گفتگو علیرضا دبیر به شخصی به نام خسروی در پشت صحنه اشاره کرد و خواستار اجرای آنها در صحنه فیلمبرداری شد. یوسفی خواستار ادامه گفتگو شد.

یوسف: علی آقا ناراحتی؟ من به خدا چیزی نگفتم (نمایش پشت صحنه) بگذاریم این جمله را تمام کند و نقش بازی کند. آقای منشی من خیلی به شما گفتم ولی چیزی نگفتم.

منشی: آقای یوسفی گوش کن این به خدا خوب نیست، فکر نکن این حرف ها پخش می شود.

یوسف: بابا به خدا خیلی از حرف های ما ویروسی می شود، برای ویروسی شدن نیازی به این حرف ها نداریم علی آقا.

منشی: آیا می دانید چه چیزی آن را مسدود می کند؟ مردم گیر کرده اند؟ به خودم میگم گناهه…مثلا به من میگن منافق هستی. بابا ای مردم من اینقدر گناه دارم اگه خدا عیبشو برداره تو خیابون فقط من میمونم! یک لحظه… یک لحظه… تیکه ات را دور انداختی، حالا بگذار حرف هایم را بگویم! میدونی الان مشکل مردم چیه؟ مشکل مردم این است که دنبال فالوور می گردند، حتی شما! این برنامه داره میبینه من مجری هستم حالا یه چیزی بگم…اگه ناراحتم میشه جواب بدید؟

یوسف: نه ولی اگه ناراحت شدی میتونم جلوی اینا بگم علی منظورم نبود لطفا ببخشید. می توانم بگویم که …

2008803

منشی: چند روز پیش مقام معظم رهبری سخنان محبت آمیزی به دانشجویان فرمودند. گفت مواظب باشید در فضای مجازی چه می گویید. بالاخره یک مرجع تقلیدی است که چیزی می گوید، من می گویم شما مجری هستید، یکی دیگر یا من که هستم، باید باشم، اگر چیزی نگویم یک شات، خدای نکرده به درد کسی بخورد، می دانید؟ منظورم چیست؟ من تمام کردم….

یوسف: اگر حرفی زدم که شما را ناراحت کرد، شرمنده می شوم و از این افراد عذرخواهی می کنم. در مورد مسائل شرعی و روابط بین مؤمنان و مسلمانان می خواهم بگویم… علی آقا شما خودتان سراغ این داستان ها رفته اید؟

منشی: فراموشش کن اقای یوسفی من عادت کردم یه چیزی بگم عادت دارم امثال شما ویروسی بشه.

یوسفی با تعجب رو به دوربین می شود: وای! خوب، من می خواهم ویروسی شوم!

منشی: چند روز پیش دو نفر را که در سیاست بودند به من نشان دادند، حالا که زیاد آنها را در سیاست ندیدم، به یکی از آنها زنگ زدم چون بچه مسلمانی است، کسی که مثلاً از وضعیتش اطلاعی نداریم. گفت: آقا او آنجا چه کار می کند؟ » زنگ زدم ازت سوال بپرسم. چتی کارت، 40 سال برای این مملکت چه کردی؟ حرف نزن! نشسته بودی در مورد این و آن حرف می زدی، چه کردی؟ خدایا مرا ببخش، خدایا مرا ببخش، خدایا مرا ببخش، خدایا بازم من را ببخش، من هرگز این را نمی گویم، فقط به او گفتم که فقط مدال هایم از وزن تو بیشتر است، فقط یک حوزه از قهرمانی ام را به او گفتم. گفت چکار کنم، گفتم نمی خواهی کاری کنی، من مثل تو تهمت نمی زنم، خودم زنگ زدم، آبروی مرا یک جا بردی. حالا این خواهش من است، اگر شما مجریان هم می خواهید… بریم سراغ برنامه آقای پیمان.

یوسف: فکر کنم بریم سر بحث…

پس از درخواست منشی برای ادامه گفتگو با موضوع برنامه، یوسفی که در ابتدا قصد داشت این موضوع را به صورت دوستانه حل کند، به ادامه گفت وگو درباره این ماجرا پرداخت.

منشی: کلا منظورم اینه که مثلا یه حرکتی انجام بدی، یه مثال بزنم، مثلا یه آهنگ زورخونه بزنن و بگن: عجب فلانی، ببین جهان پهلوان یوسفی چیکار کرد. الان که یه ژست کوچیک میزنم یکی مثل شما میاد تو برنامه میگه: هی آقا اینم مثلا اینجا.

2008802

یوسفی که دوست داشت امشب این ماجرا به خوبی تمام شود به فیلمبردار گفت: کارگردان عزیز یک لحظه دوربین را به لانگ بدهید. من می خواهم بایستم و بحثمان خیلی شخصی نباشد علی آقا، چون می خواهیم از موفقیت های مبارزه صحبت کنیم.

در حالی که منشی هنوز ناراحت بود یوسفی به سمت او رفت و گفت:: بیا ببینیمش ببینم چی بگم خیلی خوبه کارش هم خوبه نمیخواستم یه تیکه ازش بریزم.

یوسفی منشی را بوسید و سپس به شوخی به او گفت: بشین بیشتر از اون بابا همینو میگه اینقدر گفتی من عصبانی شدم واسه ویروسی گفتی؟ من واقعا این کار را نکردم که ویروسی شوم. ممکن است مثلاً بله، فضا را بشکند یا موضوع این چیزها را بشکند. به همین دلیل، اکنون می خواهید به آن پایان دهید. بگو بعد یه چیزی بازی میکنیم

سپس منشی صحبت های کوتاهی کرد و برنامه برای پخش بخشی از آن لحظه ای توقف کرد. پس از این قسمت گفتگوی مجری و مهمان برنامه درباره کشتی و اتفاقات یک سال گذشته در این رشته ورزشی دنبال شد.

مجله اخبار فوتبال داخلی