ستون 1.5 ساعته روی سکوهای آزادی زنان

به گزارش “مجله اخبار فوتبال”، برای اولین بار هواداران زن یک باشگاه در جریان دیدار استقلال و مس در روز پنجشنبه ساعت نه بعد از ظهر مردادماه در شهریوری توانستند آبی پوشان پایتخت را ببینند. در کمتر از نیم ساعت فروخته شد و بیش از 1500 صندلی او زن را آبی پوش کرد.
من به عنوان یک خبرنگار نه روی سکوها و نه در کانکس جایی نداشتم، برای همه چیز چه بلیت بخرم و چه هماهنگی برای حضور در غرفه خبرنگاران تاخیر داشتم و متاسفانه خبری از همکارهای زن حاضر در آزادی نبود. متعاقبا منتشر شدند. به جز عکس ها و فیلم هایی که اکثر آنها توسط مردان ساخته و عکاسی شده اند. نگاه خبرنگاران زن کجا بود؟

روایت خبرنگار ورزشی سه از حضور در جمع هواداران زن پرسپولیس و نمایش 90 دقیقه ای آنها…

ستون 1.5 ساعته روی سکوهای آزادی زنان

نیمه دوم فرا رسید؛ خانم ها 90 دقیقه ایستادند و ایستاده بازی را تماشا کردند و هر لحظه انگار بازی ایران و پرتغال در جام جهانی است. برعکس، مردان نشسته بازی را تماشا کردند.
صنعت نفت در نیمه دوم فشار روی دروازه پرسپولیس را بیشتر کرده بود تا پرکاس و برزیلی ها حداقل با یک امتیاز ورزشگاه آزادی را ترک کنند. و حالا تیم بانوان پشت دروازه پرسپولیس بود و بانوان هوادار با سیوها و واکنش های دفاعی پرسپولیس گل می زدند. بیرانوند حتی اگر هجومی هم نبود با لبخند و دست به تشویق زنان پاسخ داد.

* شعارهای اصلی حامیان و مبتکران مرد بودند، اما مکان با 500 نفر و حداقل 2000 زن به خوبی به شعارهای هماهنگ پاسخ داد و صدای زن در آزادی طنین انداز شد.
گل دوم با خطای تهیداست و گل به خودی ده دقیقه پایانی به ثمر رسید تا بادی شوت برای برزیلی ها در تهران باشد. بیش از نیمی از مردان صحنه گل دوم را از دست داده بودند که آزادی را قبل از سوت پایان ترک کردند، برعکس، زنانی که باور نداشتند پس از سوت پایان دوباره در آن سکوها باشند، آزادی هوای شب را احساس کردند. . آنها نمی کنند
در 9 شهریور 1401 در ورزشگاه چیزی جز شور و شوق فوتبال و شادی هواداران رادیو و تلویزیون زنان وجود نداشت.



مجله اخبار فوتبال داخلی

شعارها و تشویق ها از قبل از بازی آغاز شد و تا دقیقه 25 با هماهنگی کامل ادامه داشت. انگار هواداران بیرون ورزشگاه مدت هاست این کار را می کنند. حتی در بازی بدون خبرنگار و حضوری نه توپ را از دست دادند و نه موقعیت هایی را از دست دادند.
نیمه اول بهترین موقعیت برای بانوان بود زیرا موقعیت آنها پشت دروازه صنعت بود و همه سربازان ارتش سرخ آنها برای اولین گل آزادی در فصل بیست و دوم به آن دروازه حمله کردند. پس از چند موقعیت از دست رفته پرسپولیس، سرانجام گل اول این دیدار به ثمر رسید. یورگن لوکادیا اولین گل خود را در جلوی جایگاه زنان و اولین حضور آنها به آنها پیشنهاد داد.
هجوم همه زنان در پایین جایگاه در هیچ شرایطی قابل کنترل نبود و در همه شرایط جمعیت از ظرفیت جایگاه بالاتر بود، زیرا امواج دریای خزر در روزهای طوفان به این طرف و آن طرف می رفتند. عجیب است که نیروهای ویژه حتی پس از گل در وخیم ترین وضعیت خود قرار داشتند، آنها حرکتی نکردند.


سرویس خبر شماره: 1841480
9 سپتامبر 1401 در 23:51 |
1.2K |

0نقطه نظر

رتبه 21 دیگر مال ماست

تصمیم گرفتم در بازی بعدی دوباره عاشق فوتبال شوم و بازی پرسپولیس تا آزادی را ببینم. با پیش بینی اینکه بلیط کافی نیست، حتی با وجود شایعه 4000 نفری برای صندلی زنان، از همه درها وارد شدم تا حداقل دوباره به اتاق شیشه ای آزادی برسم.
از اول هفته هر روز با مسئول هماهنگی ورود خبرنگاران آقای یعقوبی تماس می گرفتم و با میانجیگری افراد به دنبال راهی برای ورود می گشتم وسط هفته شلوغ فوتبال ایران. و انتخابات عجیب فدراسیون اما در نهایت پاسخ «نه» بود.
* خانم پوربخش ما فقط یک خانم اختیار داریم و نام شخص دیگری رد شده است.

روز بلیت فروشی مصادف با مجمع انتخاباتی فدراسیون فوتبال بود که وقت را از دست دادم و ظهر با پیام عدم سهام مواجه شدم.
با کد ملی خود توانستم بدون هیچ مشکل و مانعی بلیط جایگاه مردان را خریداری کنم.
هیچ چیز تمام نشده بود، ممکن بود نگذارند بلیط ما به محل آقایان از درب خانم ها رد شود. همه موانع را به فال نیک گرفتم برای داشتن یک روز حمایت از زندگی واقعی.
* رانندگی برایم مهم نبود و بعد از سال ها سوار مترو شدم. در ایستگاه مترو، فریاد زدن و شعار دادن از کیلومترها دورتر شروع شده بود. با مینی بوس مخصوص ورزشگاه به آزادی رفتیم. حتی مردها هم شادتر از روزهای عادی بودند، چه رسد به زنانی که قلبشان به جای سینه در گوششان می تپید.

* نمی دانم حضور خانم ها بود یا آقایان استادیوم برو همیشه بی جهت قضاوت می شدند! هیچ برخورد یا اتفاق ناخوشایندی وجود نداشت و حتی مردانی که در جمعیت بودند از راننده خواستند با وجود دور بودن در شرق، ابتدا زنان را سوار کند.
پشت در ورودی پارکینگ شرق شعله های قرمز بود، زن های بلیت دار، بی بلیت و مثل ما با بلیط های مردانه پشت سد بزرگ «نه» پلیس رها شده بودند. آنقدر هیجان و شادی در فضا حاکم بود که خانم ها بدون تنش شروع به تشویق کردند. . “این قرمز من است. من آن را خیلی دوست دارم، به نظر می رسد یک قهرمان است.” میانگین سنی حدود 18-20 سال بود، و من کمی خجالت می کشیدم که با شقیقه های سفیدم ظاهر شوم.
بعد از گالری های زیاد، مثل همه اقامتگاه ها، آزادی به روی همه باز شد و جلسه پیش روی من بود. این بار اما با تماشاگران و تلاقی رنگ قرمز حامیان زن و مرد و چمن سبز آزادی. ساعت 15:15 ساعت 18:18 صدای گریه زنان در تونل 21 آزادی پیچید…

نیمه اول با از دست دادن فرصت گلزنی امید عالیشاه و سیو عالی بیرانوند با همان گل به پایان رسید.
حالا وقت ثبت و به اشتراک گذاشتن اتفاقات آزادی بود، عکاس باشگاه پرسپولیس در میان جمعیت بود. آنهایی که علامت قرمز نداشتند از آن دیگری پرچم و شال گرفتند تا با سرخی و شوق از خود عکس بگیرند.
سرویس های بهداشتی وحشتناکی که گفته می شود در تمیزترین حالت ممکن قابل استفاده است و آب آشامیدنی به همان قیمت چلوکباب در بازار عرضه می شد!