الهامی: ببینید محمد آقا، وقتی میزبان و مهمان مشخص می شود، وقتی تیم میزبان می شود، انتخاب رختکن با خودش است. هر کجا. الان فینال است، مشکل این است که سازمان لیگ نگفته چه اتفاقی باید بیفتد. تیمشان زودتر از ما آمده بود، در رختکنی که ما رفتیم، آنها زودتر رفته بودند. بعد بچه های ما آمدند اینجا و بعد تیمشان آمد، برای جدایی گفتند ما به این رختکن نمی رویم و به این رختکن می رویم.
الهامی با تاکید بر اینکه تجربه همبازی بودن و همکاری با محمد نوازی را دارد، او را فوتبالیست خوبی خواند و توضیح داد که این کار خوددرمانی نیست!
الهامی: خوب می دانید جملاتی را که محمد نوازی گفته است، وقتی اینطور می گویند، طبیعتاً مردم خراب می شوند، هر که هستند خراب می شود و این یک مشکل فوری است.
الهامی: چون تو هم به من نمی زنی; من الان بیشترین ارتباط را با احسان (حاجسفی) و ساسان انصاری دارم. من اشکان دژاگه را دارم، محمد خانزاده را دارم، مهدی تیکدری را دارم. در راه بودم ایمان سلیمی و محمد خانزاده با من تماس گرفتند و تبریک گفتند. فوتبال است، زندگی ادامه دارد. محمد آقا ممکنه یه روز باهام قهر بشی و من اشتباه کنم، نمیشه اشتباه کنم؟ مثلاً یک روز عصبانی می شوم و چیزی می گویم و دو روز بعد می فهمم که اشتباه بوده است، اما فوتبال همین است.
الهامی: نه، خوشحالیم که بگوییم خوشحالیم که سه بازی را در آنجا بردیم. اما مسئله این است که من نمی‌خواهم شادی را که الان هست از بین ببرم. منظورم این است که شاید آلومینیوم جام را نبرد، اما اتفاقی افتاد که باعث شد نساجی و آلومینیوم در هر استان دیگری جام را از آن خود کنند. شک نکنید استان کرمان شرایط دیگری دارد، استان خوزستان.
میثاقی: زودتر رسیدند، پس چند نفر از هم تیمی های شما در رختکن بودند؟
میثاقی: جمله شما را شنیدم، چیز دیگری گفتید اما شبیه بود.
میثاقی: هیأت ها نیامدند با من دست بدهند چون می ترسند آقا ساکت آنها را بگیرد.
الهامی: گوش کن اینجا بچه ها هستن، اگه بازیکنای ما همه رو بهشون بگن تو نادانی اگه به مربی قدیمیت زنگ نزنی.
میثاقی: دیروز کمی پول دادی. آقای الهامی طوری است که وقتی حرف می زند، وقتی سوال می کند، یک دهم ثانیه بعد پشیمان می شود. یعنی دیروز یه جمله در مورد محمد نوازی گفتی و بعد همون موقع گفتی نباید پخش کنی پس الان تو دنیا آقا دیگه پخشش نکن. بگو که رفته آقا شما باید آن 5 ثانیه را مدیریت کنید.
میثاقی: پس چرا او را کتک زدند؟
میثاقی: چون بعداً مربی سابقت می شوم.
میثاقی: تو با برنج تو رختکن نبودی؟
میثاقی: محمد نوازی گفت دعوا و درگیری بوده و آقای ساکت از این ضرب و شتم الهام گرفته است.
الهامی: به خدا من نبودم، اصلاً در دعوا نبودم. الان می تونی نشون بدی، اون اصلا من نبودم، فقط گفتم و رفتم. هیچ تردیدی ندارم که بگویم من نبودم.
میثاقی: یعنی درگیری و … اصلا نبودی؟
الهامی: افاضلی آقای فاضلی سرمربی سابق نساجی کارشان نیست. پارسال اعلام کردند الهامی اینطور است و… و الهامی قصد دارد با اسپانسر به استقلال برود، فرهاد مجیدی بهترین نتایج تاریخ استقلال را گرفت، چرا باید این کار را بکنید؟ نمی دانم فلان آدم اینطور است و فلان آدم، گفتند اسپانسر بیاورم، قرآن کریم خود را کفالت نمی کنیم. اگر اسپانسر داشتیم امروز اینجا نبودیم. ما باید به همه یک تیم بدهیم، ما 17 سال صبر کردیم تا به ما تیم بدهند و هیچکس آن را نداد تا اینکه آقای زنوزی گفت تا مربی ما بیاید به جهنم می روید و سرمربی منتظر بماند تا او را ببینیم. ، و اینگونه شده است. پارسال که نساجی گرفتم او 9 امتیاز مانده بود و 13 بازی مانده بود، بعد با افتخار برای آقای حدادیان کار کردیم، حتی اولش قبول نکردیم، گفتم مربی باتجربه تری بیاور، اما گفتند تصمیم خودم را گرفتم. . حیف شد به خودم میگم خدای نکرده همه به هم میزنیم بعد مربی میاد بیرون عذر میخوام ولی هیچ وقت از 69 نمیگذره یعنی مربی 73 یا 69 هست و هیچ وقت از 69 نمیگذره. جشن تولدی وجود ندارد، یعنی اگر 3 سال در فوتبال ایران بماند، در فوتبال ایران 69 سال دارد و اگر 2 ماه در ایران بماند، 2 ماه دیگر 70 ساله می شود! مربیانی که به فوتبال ایران می آیند هرگز به 69 سالگی نمی رسند. آیا دیده اید و متوجه شده اید؟ معلوم می شود بچه های خردسال ما محمد نوازی می توانند مربی خوبی باشند، چرا که نه؟ محمد نوازی بازیکن بزرگی بود چرا که نه؟ اما مطمئنم این حرف ایشان یا آقای فاضلی که نمی شناسم نیست.
الهامی: نه، ما به این رختکن برگشتیم.
الهامی: ببینید بچه ها قبل از آمدن تیم، از ساعت 14 تا 15 همدیگر را آماده می کنند و حمایت می کنند تا پیراهن خود را بپوشند و برای تیم بیایند صف بکشند. بعد تو ترافیک موندیم، هتلمون دور بود و فکر کنم هتلشون نزدیکتر بود، زودتر اومدن. رسیدم، بچه ها گفتند من همین را می گویم آقا، شاید صدای من ضبط شده و نشون داده شده، بعد گفتم چی شده؟ دیدم همه بچه هایمان و بچه های آلومینیوم اراک پشت در ایستاده اند و می گویند الا و بالله، گفتم چی شده؟ گفتند این رختکن مال شماست. ما میزبان بازی مس بودیم، همان رختکن بودیم، میزبان بودیم و همان رختکن دیروز بودیم و بچه ها رفته بودند. استقلال ما اینجا بودیم و همیشه اینجا می آمدیم. ما هم نمی دانستیم کدام رختکن باید برویم.
میثاقی: آقای ابراهیمی مسئول رسانه ایشان داشت می آمد که این جمله را نگویید، یعنی عکس را دیدم اما تا رسید شلیک کردید. محمد نوازی فوتبالیست بزرگی است دوست عزیزم مثل همه کادر آلومینیومی. آیا این طبیعی است که فریم های آلومینیومی دوستان من هستند؟ چون اون دفعه گفتی دوستت اینطوری و دوست عزیزم و بعضی ها دلخور شدی. حالا اگه الان نکته ای داشته باشی بسته به حرفی که زدی می تونی هم به محمد (نوازی) و هم به تیم آلومینیوم بگی.
الهامی: گفتم باید برهنه باشی وسط زمین بچه ها بیا بهشون بگیم خودشونو خالی کن بیا بریم وسط زمین برهنه باشیم اونجا هم برهنه باشیم امروز شما رو میبریم . چون میدونستم دنبال چی میگردن گفتم اومدیم ببرمت. وقتی برگشتم 10 متری آمدم، دیدم درگیری شده است. به نظر می رسد چیزهایی در آنجا رد و بدل شده است که اکنون می توانیم ببینیم. همان واقعیتی بود که گفتم، ما هم آمدیم به این رختکن، تازه دیدیم این رختکن بزرگتر است چون تا به حال در این رختکن نرفته بودیم.
میثاقی: بله، این مسابقه که برای سایر استان ها به جز تهران اتفاقی بود، به نظر من اتفاق بزرگی برای خودشان بود.
میثاقی: مشکل چی بود؟ محمد نوازی، مهدی رحمتی و بقیه پرسنل آلومینیوم که از شخص شما و بقیه پرسنل تان خیلی گلایه کردند که به آنها اجازه ورود سریع به رختکن را ندادید و 20 تا 25 دقیقه ماندید و برخی از آنها داخل رختکن
مشروح صحبت های مجری برنامه فوتبال برتر و سرمربی نساجی را می خوانید:
میثاقی: یعنی آخرین بار وارد این رختکن شدی؟
الهامی: من اصلا درگیر درگیری نبودم و این واقعیت است. من اصلا با محمد نوازی صحبت نکردم، با مهدی (رحمتی) صحبت کردم، نمی دانم محمد نوازی اهل کجا بود و مربی آنها کجا بود.
الهامی: آره
الهامی: نه اصلا اینطوری نبود ادامه میدم. آیا می خواهید من هم این عبارت را بگویم؟
میثاقی: اصلا اونجا نبودی؟
میثاقی: چون می گفتند رختکن باید برایت خوب بوده باشد و خیلی دوست داری آنجا باشی.
الهامی: بله، در حالی که آلومینیوم و منسوجات می توانند به فینال راه پیدا کنند، ما هم می توانیم. مثلا چرا صنعت نفت و ملوان نمی آیند؟
الهامی: آقای فاضلی از کجا می آید و بعد گفت چون نمی خواهم پول بدهم و اصلا پول ندادم.
الهامی: دیدم بچه ها ایستاده اند، گفتم چی شده؟ من با آقای رحمتی دست دادم و گفتم چه شد، گفت رختکن ماست، گفتم چه فرقی می کند، گفت نه رختکن ماست و …. گفتم خوب، تو می خواهی برهنه برویم وسط زمین. منم همون جمله رو میگم
میثاقی: سرمربی نساجی هم آقای فاضلی بود.
الهامی: من الان چیزی نگفتم که بخواهم بگویم چون به من گفتند چه اتفاقی افتاده است، ما برای بازی در تهران با هم انتخاب شدیم و من کاپیتان تیم بودم. ما هم خیلی بچه های محلی هستیم، وقتی مجرد بودیم زیاد سفر می رفتیم. محمد (نوازی) ممکن است ویژگی های من را داشته باشد، ما ترک ها خلقی هستیم، اما خودم ممکن است گاهی اوقات کمی تند باشم، اما به تدریج، حتما تجربه می کنم (کمک). محمد (نوازی) بازیکن بزرگ و فوتبالیست بسیار توانمندی است و دو دوره سابقه کار با هم داریم، هم در دوره آقاصمد (مرفاوی) و هم در دوره ناصرخان (حجازی) و هم در دوره آقافیروز (کریمی). هیچکس نمی تواند بگوید او فوتبالیست قوی ای نبوده است، چون اگر این را بگوید خودش زیر سوال می رود. حالا در دوران مربیگری من، می دانم که این حرف های محمد نیست. راستش را بخواهید، من نمی دانم مربی آنها چه گفت، نمی دانم اسمش چه بود.
الهامی: اگه بودم میگفتم الان بودم.
به گزارش “مجله اخبار فوتبال”، ساکت الهامی که شب گذشته پس از قهرمانی تیمش در جام حذفی مهمان برنامه تاپ فوتبال بود، بخشی از سخنان خود پس از پخش مطلبی در رابطه با درگیری های قبل از بازی بود. بین دو تیم ، توضیحات خود را در مورد درگیری ارائه کرد.
میثاقی: آقای فاضلی؟
میثاقی: نه