به گزارش “ورزه سه”، هادی طباطبایی دروازه بان سابق استقلال و تیم ملی این روزها در دانمارک به سر می برد. جایی که یکی از جالب ترین خاطرات دوران فوتبالش را ثبت کرد. اما شاید جذاب ترین چیز برای او در کنار شب فوق العاده فوتبالی اش ملاقات با همسرش در این ورزشگاه باشد. آشنایی که باعث شده 23 سال گذشته را با هم بگذرانند. او در جدیدترین مصاحبه به جنبه های جالب این بازی پرداخت.
قبل از بازی همه استرس داشتند
آن زمان دانمارک یکی از بهترین تیم های دنیا بود و قهرمان اروپا شده بود و اگر اشتباه نکنم چند روز قبل از بازی ما موفق شده بود ایتالیا را شکست دهد. بازی سختی بود و یادم می آید بازیکنان قبل از بازی استرس داشتند اما من خودم دید مثبتی به این بازی داشتم و وضعیت روحی ام خیلی خوب بود. یادم هست مهدی هاشمی نسب به من آمد و با استرس به من گفت بازی خیلی سختی است، چه کار کنیم؟ به او گفتم که قرار نیست کار خاصی انجام دهیم، بازی می کنیم و برمی گردیم.
من یک چشم به توپ و یک چشم به ساعت داشتم
اگر بگویم چیز زیادی از آن بازی به یاد ندارم، دروغ نمی گویم. جو مسابقه بسیار سنگین بود و تمام چیزی که به آن فکر می کردم این بود که هر توپی که به من می رسید را بگیرم. من یک چشم به توپ و یک چشم به ساعت ورزشگاه داشتم و بازی را نمی فهمیدم و ثانیه شماری می کردم تا بازی تمام شود و داور سوت خود را به صدا در آورد. در هر زمانی، تلاشی که ما برای 90 دقیقه بازی انجام دادیم ممکن است به هدر برود و اگر این اتفاق بیفتد مایه شرمساری است.
دانمارکی ها دوست نداشتند با ما بازی کنند
همانطور که گفتم در آن زمان دانمارک یکی از بهترین تیم های فوتبال دنیا بود و تیم ملی ما هنوز مثل امروز در سطح جهانی ظاهر نشده بود و یادم می آید که جو خیلی علیه ما بود و حتی یک عدد. بازیکنان و رسانه های دانمارکی به آمادگی برای این بازی اعتراض کردند و از فدراسیون فوتبال خود گلایه کردند که با تیم ضعیفی مانند ایران بازی می کنند. آنها فکر می کردند ما تیم ضعیفی هستیم اما خدا را شکر نتیجه مسابقه به گونه ای بود که متوجه شدند اینطور نیست.
آشنایی با همسرش در استادیوم
بعد از پایان این مسابقه بود که با همسرم آشنا شدم. او در دانمارک زندگی می کرد و برای دیدن بازی آمده بود و قسمت این بود که ما با هم آشنا شدیم و ازدواج کردیم. فکر می کنم این بازی برکات زیادی برای من داشت و علاوه بر اینکه با این بازی شناخته شده بودم، ازدواجم هم اتفاق خوبی بود که در این بازی و این سفر برایم افتاد.
تعریف جالب اشمایکل
بعد از بازی با اشمایکل پیراهن را عوض کردم و پیراهن او را به یادگار بردم و به پسرم دادم. بعد از پایان بازی دیالوگ خاصی بین من و اشمایکل وجود نداشت اما او مصاحبه کرد و گفت تا این بازی فکر می کردم بهترین دروازه بان دنیا هستم اما در بازی با ایران دیدم بهتر است. دروازه بان ها از من
سرویس خبر شماره: 1847616
19 اکتبر 1401 @ 1:43 بعد از ظهر |
4.8K |
1نقطه نظر